فقدان سواد رسانه ای انتقادی در حوزه سلامت

کرونا ویروسی است که تمام حوزه‌های عمومی جهان را درگیر خود کرده است. در این حوزه عمومی، کرونا همچون عامل فعال به نوعی گفت‌و‌گوی جمعی جهانی درباره سلامت و بیماری را میان بشر به وجود آورده است. در اینجا محورهای این گفت‌و‌گوی جهانی را که همه ملت‌ها کما بیش در آن مشارکت دارند و به نوعی زمینه را برای تحول مدیریت سلامت هم در حیطه جهانی و هم در حیطه ملی ضروری می‌سازد؛ بررسی می‌کنم.

ویروس کرونا بر اساس داده‌های تجربی که تا این لحظه ثبت شده در مقایسه با ویروس‌های دیگر کمترین مرگ آفرینی را داشته است.

در این چند روز متوجه شدیم که ویروس کرونا فقط از طریق تماس فیزیکی منتقل نمی‌شود بلکه از طریق شبکه‌های اجتماعی می‌تواند بر ذهن‌ها و ضمیر ما جای گیرد. از این رو لازم است نظام سلامت و مدیریت بهداشت خود را در چارچوب نظم نوین رسانه‌ای باز تعریف کند.

ویروس ها در دنیای امروز و فردا کاملاً ماهیت نشانه‌ای دارند. این ماهیت نشانه‌ای بیماری ها بیانگر این است که ما برای مدیریت سلامت کشور نیازمند گفتمان سلامت هستیم که در آن بیماری را نه صرفاً با مفاهیم میکروب و آلودگی بلکه بیماری ها را همچون عکس‌ها، فیلم‌ها و کلمات فهم پذیر کنیم.

ویروس کرونا خطری است که امروز جامعه را تهدید می‌کند اما می‌تواند فرصتی باشد برای گفت‌و‌گوی جدی درباره معنای بیماری و سلامت. در چند دهه گذشته محققان در رشته‌های انسان شناسی، تاریخ، فلسفه، اقتصاد و علوم فرهنگی نشان دادند سلامت و بیماری برساخته اجتماعی و فرهنگی است.

متأسفانه در ایران به‌دلیل پزشک محور بودن نظام سلامت ما حداقل توانایی اجتماعی و فرهنگی برای مواجهه با بیماری را داریم. امروز که ویروس کرونا این گفت‌و‌گوی جمعی را ایجاد کرده باید به این آگاهی انتقادی برسیم که پزشک و پزشکی صرفاً یکی از این عوامل تأثیرگذار و تعیین‌کننده در نظام سلامت می‌تواند باشد.

به گمان من گفت‌و‌گوی جمعی که اکنون در مقوله گسترش کرونا در جامعه ایران ایجاد شده است می‌تواند فرصت ایجاد تحول بنیادی در زمینه شیوه‌های مدیریت نظام سلامت ایجاد کند مشروط به اینکه تصمیم گیرندگان آن پزشکان، مهندسان و متخصصان علوم طبیعی نباشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا