سیزدهبهدری متفاوت در روزهای کرونایی
سیزدهمین روز از فروردین بر اساس یک سنت باستانی به نام سیزدهبهدر شناخته و ثبت شده اما سال ۹۹ با سربرآوردن ویروس کرونا، بهخلاف این سنت بهجای سبزه گره زدن در دامان طبیعت، در خانه میمانیم تا بر کار این ویروس گره بیفکنیم و این بیماری زنجیرهای را برای همیشه به تاریخ بسپاریم.
فلسفه وجودی سیزدهبهدر، هرچه بوده با آنچه تصور میشود و برخی مردم میگویند همراه با ناخوشایندی و نحسی نبوده است. آیینهای شاد بهاری تداوم داشته و یکی از روزها به سیزدهمین روز آن رسیده و نمیتواند نسبتی با نحسی و بدشگونی داشته باشد.
از سالیان دور، از زمانی که خیلی از ماها نمیدانیم دقیقاً کی(؟) رسم بوده میان ایرانیان که روز سیزده فروردین را بیرون از خانه بگذرانیم. همه ما خاطرات خوبی از سیزدهبهدرها بهویژه سیزدهبهدرهای کودکی داریم و هر سال با شوق منتظر آمدن این روز هستیم.
امسال اما با سالهای گذشته متفاوت است؛ شوق و ذوق بیرون رفتن هنوز با ماست ولی باید در خانه بمانیم تا زنجیره انتقال بیماری کرونا را قطع کنیم. این موضوع وقتی جدیتر میشود که بدانیم آمارها در ایران و استان فارس رو به افزایش است.
بیایید امسال را بهحرمت همهسالهایی که روز ۱۳ فروردین را جشن گرفتیم و خندیدیم و سالهایی که قرار است دوباره جشن بگیریم ؛ بیایید در خانه بمانیم.
نبض روزهای پایانی تعطیلات نوروزی تبدار میزند و به روزهای پایانی قرمزرنگ تقویم نزدیک میشود، روزهایی که در ذهن تاریخی مردم ایران هرسال با دلهره تمام کردن پیکهای شادی مدرسه و تدارک دورهمیهای شادی و قهقهههای بلند در فضای بکر و تازهسبزشده طبیعت چنان گرهخورده که قضاشدنش یعنی یک سال در هر دیدوبازدیدی حسرتش را بازگو کردن.
اما امسال در کوچهپسکوچههای شهر کسی در حال جولان است و ما در خانه نشستهایم و تنها خاطرات سالهای گذشته را در صفحههای چنداینچی موبایلمان با هم به اشتراک میگذاریم. در این یک ماه و اندی کم نشنیدهایم که در “خانه بمانیم” و بگذاریم این دشمن ساکت و خبیث از صبر ما بیحوصله شود و باروبندیل ببندد و برود اما حیف و صدحیف که گاهی باورمان نمیشود مرگ برای همسایه نیست و در کمین بیخیالی ما در گوشهای از خیابان و کوچه نشسته است و باز هم حیف و صدحیف که باور نمیکنیم یک بیخیالی ساده میتواند فروردین تقویم همه سالهای پیشِرو را برایمان سیاه کند و دیگر سبز نباشد.