گیر و گرفت‌های خودمان را با گفتگو حل کنیم

شروع زندگی مشترک برای بیشتر زوج‌های جوان، روز‌هایی دلچسب و خاطره‌انگیز است. حرف‌های ناگفته بسیاری وجود دارد که باید با زدنش یکدیگر را از داشته‌های ذهنی و قلبی خود آگاه کنند. حرف ناگفته هم که نباشد، در طول روز آن‌قدر اتفاق‌های مختلفی می‌افتد که حرف برای گفتن داشته‌باشند. اما هرچه از این زمان فاصله می‌گیریم، سردی و سکوت بیشتری بینشان حاکم می‌شود. بچه‌ها که بزرگ‌تر می‌شوند، شرایط از این هم بدتر خواهد‌شد و هرکسی در دنیای خودش به سر خواهدبرد. علت این اتفاق تمام شدن حرف‌های قشنگ دوران گذشته نیست، بلکه بیشتر آن‌ها مهارت گفتگو را ندارند. نه اینکه بلد نباشند باهم حرف بزنند، نه! آن‌ها حرف هم را دیگر نمی‌فهمند و تا می‌خواهند ۲ کلمه درباره موضوعی باهم صحبت کنند، خیلی زود کارشان به جروبحث و دعوا می‌کشد. برای همین، بیشتر وقت‌ها ترجیح می‌دهند سکوت کنند، اتفاقی که کمترین دستاوردش طلاق عاطفی، افزایش تنش‌های روزانه و زیادشدن فاصله بین زوج‌ها با هم و آن‌ها با فرزندانشان است، زیرا بچه‌ها هم مهارت گفتگو کردن یاد نگرفته‌اند.

آمار‌ها می‌گویند هم‌چنان زمان گفت‌وگوی مؤثر بین خانواده‌ها کمتر از ۱۰ دقیقه است، حتی در این شرایط قرنطینه و خانه‌نشینی که انتظار می‌رفت روابط درون خانوادگی صمیمی‌تر و بیشتر شود. برای همین، امروز تصمیم داریم کمی درباره این موضوع مهم با هم صحبت کنیم. شاید حرف‌های ما و توصیه‌هایی که کارشناسانمان برای شما دارند، نقطه شروعی باشد برای یک تصمیم جدی در زندگی مشترکتان: بیا باهم حرف بزنیم!

ضرورت گفتگو‌های درون‌خانوادگی

واقعیت این است که امروزه افراد جز نقش‌های نسبی و سببی‌ای که دارند، نقش‌های پیچیده‌تری را هم در زندگی باید بازی کنند. برای همین، بسیار درون‌گرا و کم‌حرف‌تر از گذشته شده‌اند و معمولا از سیاست، پول، رفاه، فیلم، حوادث و این‌گونه مسائل بیش از خودشان و موضوع‌هایی که مربوط به خودشان می‌شود حرف می‌زنند. هم‌چنین با زبان اینترنت، روزنامه، تلویزیون و همکارانشان آشنایی بیشتری دارند تا با زبان اعضای خانواده خود. ازاین‌رو کمتر تمایل یا فرصت برای گفتگو با نزدیکانشان پیدا می‌کنند، درحالی‌که تجربه دانشمندان علم رفتارشناسی نشان می‌دهد: هیچ نهادی جایگاه خانواده را برای انسان پر نمی‌کند و افراد در برهه‌های سخت زندگی، باز نیازمند همان کسانی هستند که از گفتگو با آن‌ها پرهیز می‌کرده‌اند. هم‌چنین قطع ارتباط کلامی با خانواده یا کم‌شدن آن رابطه معناداری با افزایش ناراحتی‌های روحی و حتی جسمی درجامعه دارد که باید برای آن فکری جدی کرد.

دوام زندگی مشترک به گفت‌وگوست

زن و شوهر‌ها هرقدر هم که زندگی خوبی داشته‌باشند، باز هم با هم اختلاف‌نظر پیدا می‌کنند و گاهی ممکن است کار به بگومگو برسد که امری کاملا طبیعی است، اما اگر نتوانند کدورت‌های ایجادشده را با گفتگو از بین ببرند، این ناراحتی‌ها کم‌کم روی هم تلنبار می‌شود و درجایی که نباید سر باز می‌کند. یعنی ممکن است بحث شما خیلی بی‌اهمیت باشد، اما ناگهان واکنش‌هایی از خود نشان دهید که سبب رنجش خیلی زیاد شود. هم‌چنین این سکوت‌ها کم‌کم شما را به سمت بی‌تفاوتی در برابر به هم سوق خواهد داد که سمی‌ترین رفتار برای زندگی مشترک است.

یک مطالعه موردی در سال ۲۰۰۰ روی زوج‌های راضی و ناراضی از زندگی مشترک نشان داد: بیشتر زوج‌های راضی احساس می‌کنند قادرند احساسات، افکار، عقاید و ایده‌های خودشان را به‌راحتی بیان کنند. هم‌چنین آن‌ها احساس می‌کنند که همسرشان به آن‌ها گوش می‌دهد و درکشان می‌کند. افزون بر این، هردو زوج هنگام گفتگو باهم کمتر همدیگر را تخریب می‌کنند و به طور کلی ازشیوه گفتگو با هم رضایت دارند. این در حالی است که زوج‌های ناراضی از فقر همین موضوع در زندگی مشترکشان شکایت دارند. این رضایت یا نارضایتی را در روابط دیگر اعضای خانواده مانند والدین و فرزندان هم می‌توان با همین کیفیت دید.

چگونه با هم حرف‌زدن را یاد بگیریم؟

وقتی از حرف‌زدن صحبت می‌کنیم، منظورمان تک‌گویی و سخنرانی نیست، بلکه گفتگو و تعاملی دوطرفه است که بتوان با آن مشکلات را حل و پیچیدگی‌ها به‌وجودآمده را برطرف کرد، هم‌چنین سبب رنجش دیگران هم نشد. در تعالیم دینی ما مسلمانان هم به‌شدت بر این تأکید شده است. از آن به حسن کلام یاد می‌شود و برای آن آداب و اصولی تعریف شده‌است، حتی زمانی که قصد گفتگو یا مجادله با شخصی را داریم که مخالف ماست:

  • زیبا سخن گفتن
  • از حق دور نشدن
  • خوش‌خلق بودن
  • با لطافت و ملایمت سخن گفتن
  • با تواضع صحبت کردن
  • از کسی بدگویی نکردن
  • گوش دادن کامل به حرف‌های طرف مقابل
  • پرهیز از بحث و جدل
  • خودداری از زیاد حرف زدن و بیهوده‌گویی

قرآن کریم خلق نیکوی پیامبراسلام (ص) را علت پذیرش و گسترش دین اسلام حتی در خارج از مرز‌های عربستان بیان می‌کند. این ویژگی در سیره و گفتمان ائمه معصومین (ع) هم آشکارا دیده می‌شود، حتی در مناظره‌هایی که با پیروان دیگر ادیان دارند. توصیه می‌کنیم حتما تعدادی کتاب در این زمینه تهیه و مطالعه کنید. این کتاب‌ها نمونه‌های ارزشمندی برای گفت‌وگوهایتان با دیگران به‌ویژه همسر و فرزندانتان خواهد داد، مانند کتاب «فاطمه (س)، اسوه بشر» و «تربیت فرزند از دیدگاه حضرت زهرا (س)» که به شیوه سخن گفتن حضرت زهرا (س) با همسر و فرزندانشان اشاره می‌کند.

گیر و گرفت‌های خودمان را با گفتگو حل کنیم

اگر قصد گفتگو با هم را داریم

هرچه رابطه عاطفی شما با شخصی که در گفتگو شرکت دارد بیشتر باشد، ظرافت‌های شما برای انجام آن گفتگو باید بیشتر شود. برای نمونه، شرایط گفتگو بین ۲ همسر بسیار متفاوت‌تر از ۲ دوست، و شرایط گفتگو با فرزند بسیار متفاوت‌تر از هردوی این‌هاست. برای همین، لازم است مهارت‌های تخصصی‌تری را برای این منظور فرابگیرید. گذشته از این موضوع، شما در خانه الگویی برای فرزندانتان هم هستید و غیرمستقیم به آن‌ها می‌آموزید اگر در محل کار، تحصیل یا زندگی شخصی دچار مشکلی شدند، آن را چگونه حل کنند.

آداب گفتگو با همسر

صمیمیت به معنای رد شدن از حریم‌ها نیست. پس احترام یکدیگر را همواره داشته‌باشید. در طول گفتگو ارتباط چشمی‌تان را با هم قطع نکنید و لبخند به لب داشته‌باشید. گاهی با کلام یا حرکت سر او را تأیید کنید و نشان دهید به او گوش می‌دهید. قضاوتش نکنید و وارد کلامش نشوید. بهترین حالت را برای نشستن در کنار او انتخاب کنید. خط قرمز‌های همسرتان را رد کنید. موضوع‌ها را با هم قاتی نکنید و در هر بار گفتگو، فقط درباره یک موضوع بحث کنید. پای دیگران را به گفت‌وگوهایتان باز نکنید و احترام اطرافیان همسرتان را داشته باشید. مراقب بالا وپایین رفتن تن صدایتان و تغییر لحن کلامتان باشید. از فاعل «تو» در مخاطب قراردادن همسرتان خودداری کنید و در گفت‌وگوهایتان هیچ‌گاه از واژه‌هایی مانند «هرگز» و «همیشه» استفاده نکنید.

آداب گفتگو با فرزند

گفتگو با بچه‌ها در هر سنی ویژگی‌ها و شرایط خاص خود را دارد، اما به طور حتم هیچ‌یک از آن‌ها و در هرسنی که باشند از دستور دادن، امر و نهی کردن، سخنرانی یک‌طرفه و طولانی، سرزنش، توهین، تحقیر، تهدید، نادیده گرفتن و بی‌تفاوتی خوششان نمی‌آید. لابد شنیده‌اید که تربیت را از جایی شروع کنید که بچه‌ها دوست دارند و به جایی ختم کنید که خودتان می‌خواهید. اگر همین یک قانون کلی را همیشه در گفتگو با فرزندتان مد نظر داشته‌باشید، مطمئن باشید به مقصود و مطلوب خود از گفتگو با فرزندتان می‌رسید و نیاز‌های او از صحبت با شما هم تأمین شده‌است.

برای گفت‌وگوهایمان قانون داشته‌باشیم

موسی رسولی | مشاور خانواده؛ هدف از گفتگو برقراری ارتباطی سالم با دیگران است، ارتباطی که در آن، پیام بتواند بین فرستنده و گیرنده مشابهت معنایی ایجاد کند، خواه از طریق زبان بدن خواه کلام یا رنگ یا هر قالب دیگری. بین انواع ارتباطی که ما برقرار می‌کنیم، ارتباط با دیگران آن هم از طریق کلام و گفتگو از اهمیت بیشتری برخوردار است. معمولا هم بیشترین چالش را با آن داریم. برای همین، باید برای آن قوانینی تعریف کنیم که بتواند ما را در کوتاه‌ترین زمان ممکن به هدفمان برساند.

قانون اول: این من هستم که باید آغازگر یک ارتباط یا گفتگو باشم.

قانون دوم: تعیین زمان در برقراری یک ارتباط اهمیت دارد. پس از پیش، زمان ثابتی را برای آن تعیین کنیم.

قانون سوم: ما یک زبان و ۲ گوش داریم. پس بیشتر شنونده باشیم تا گوینده.

قانون چهارم: گفتگو هم باید هدفمند باشد، پس از قبل، هدف از گفت‌وگویمان را مشخص کنیم.

قانون پنجم: همه حق گفتگو، اظهارنظر و نقد و مخالفت دارند. پس برای کوچک‌تر‌ها هم این حق را قائل شویم.

قانون ششم: مستقیم و بی‌پرده صحبت کردن، منظور را بهتر منتقل می‌کند. پس در گفت‌وگوهایمان حاشیه نرویم و دوپهلو و در لفافه حرف نزنیم.

قانون هفتم: رنجیدن امری طبیعی است، اما اگر در زمان گفتگو این اتفاق افتاد، از طرف مقابل بخواهیم ما را برای تکرار نشدن این رنجش اصلاح و کمک کند.

قانون هشتم: مخالفت صریح را هیچ‌کس برنمی‌تابد. پس با دیگران به‌ویژه با بچه‌ها بازی «آره، اما» داشته باشیم، یعنی اول با او موافقت کنیم، سپس با یک «اما» او را وادار به فکرکردن درباره آن موضوع کنیم.

قانون نهم: گذشته را نمی‌توان فراموش کرد، ولی به طور حتم می‌توان به آن رجوع نکرد. پس در ارتباطات و گفت‌وگوهایمان نقد و مرور گذشته و نگرانی برای آینده را رها کنیم و فقط درباره اکنون حرف بزنیم.

 

تعاملات اجتماعی به کمتر از ۳ درصد رسیده‌است

دکتر حسین اکبری | جامعه‌شناس؛ درجه اجتماعی بودن هر جامعه‌ای را میزان تعاملات اجتماعی آن مشخص می‌کند. اینکه این تعاملات از نوع گرم (عاطفی) باشد یا سرد (ابزاری برای پیش‌برد کارها) یا منفی و تنش‌زا وابسته به کیفیت آن است. یعنی هرچه در جامعه‌ای میزان تعاملات گرم بیشتر باشد، درجه اجتماعی آن بیشتر است و هرچه به سمت تعاملات سرد و منفی پیش برویم، از اجتماعی‌بودن به دور و فردگرایی بر جامعه بیشتر حاکم می‌شود.

تبلور تعاملات اجتماعی هم در گفت‌وگوست؛ بنابراین وقتی می‌گوییم در جامعه‌ای تعامل وجود دارد، یعنی بین اعضای آن گفتگو صورت می‌گیرد، اتفاقی که در جامعه ما بسیار کم‌رنگ شده‌است. بررسی‌ها و پژوهش‌های اجتماعی ما نشان می‌دهد: در یکی دو دهه گذشته، میزان گفتگو‌های مؤثر بین مردم به‌شدت کاهش یافته‌است. به عبارتی، هرچه از سطح خانواده بیشتر دور می‌شویم، از میزان گفتگو‌ها هم بیشتر کاسته می‌شود تا جایی که به کمتر از ۳-۴ درصد رسیده است. متأسفانه میزان این تعاملات بین اعضای خانواده هم چند سالی است که به‌شدت کاهش یافته و به کمتر از ۱۰ دقیقه در روز رسیده است.

بخش زیادی از این تعاملات ضعیف اجتماعی هم به آسیب‌های اجتماعی موجود در جامعه برمی‌گردد که مانند حلقه‌های یک زنجیر، همه‌چیز را به هم متصل کرده‌ا ست. به عبارت ساده‌تر، هرچه بر میزان آسیب‌های اجتماعی (فقر، نابرابری، محرومیت، فشار‌های اقتصادی و …) افزوده شود، جامعه از حالت تعادل بیشتر خارج و بر میزان خشونت‌های اجتماعی‌اش اضافه می‌شود. این مسئله آستانه تحمل افراد را هم کاهش می‌دهد و آن‌ها را مستعد رفتار‌های پرخاشگرانه می‌کند؛ بنابراین تا زمانی که نتوانیم این مشکلات را به صورت ریشه‌ای حل‌وفصل کنیم، هم‌چنان شاهد استفاده از خشونت کلامی و بدنی به جای گفتگو در تعاملات اجتماعی مردم خواهیم بود.

البته در کنار حل این معضلات، باید به فکر درمان‌های کوتاه‌مدت هم بود. برای این منظور، در قدم نخست، باید مردم را از طریق بهبود کیفیت تعاملات اجتماعی‌شان درون حلقه‌های دوستانه و دورهمی‌ها توانمند کرد. منظور ایجاد گروه‌های مردم‌نهاد جدید نیست، بلکه می‌توان از ظرفیت‌های موجود مانند هیئت‌ها، جلسات مذهبی، دوره‌ها و حلقه‌های دوستانه‌ای که وجود دارد استفاده کرد. قدم بعدی تزریق امید به جامعه است. متأسفانه بررسی‌های ما نشان می‌دهد: سطح امید به آینده و بهبود شرایط در بین مردم بسیار پایین است.

افزایش حمایت‌های اجتماعی و رواج دین‌داری در جامعه هم از گام‌های بعدی است. این عوامل بازدارنده اثری بسیار قوی بر کیفیت تعاملات اجتماعی خواهند داشت. برای رسیدن به این مهم هم نیازمند یک کنش جمعی هستیم و همه سازمان‌ها و نهاد‌ها باید به صورت سازمان‌یافته برای تحقق آن تلاش کنند، نه اینکه با مسئول دانستن یک سازمان، بقیه از بار مسئولیت شانه خالی کنند.

 

معصومه متین نژاد | شهرآرانیوز

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا