معماری متحرک نمونه ای از فن آوری های نوین ساختمانی
معماری نیز از این پدیده مهم مجزا نبوده است، زیرا میزان مصرف انرژی در ساختمان ها تاثیر بسیار زیادی بر روی محیط زیست دارد. از سوی دیگر با افزایش استفاده از نماهای شیشه ای نیاز به وسیله ای کارآمد برای کنترل شرایط محیطی در ساختمان ها وجود داشت. نماهای شیشه ای با توجه به کم بودن خاصیت عایقی بسیار ناکارآمد است. با ایجاد یک پوسته ساختمانی که به طور کامل جدا از نمای شیشه ای است؛ میتوان جلوی ورود حرارت و نور ناخواسته به داخل فضا را گرفت. این پوسته جدید باید قابلیت تنظیم نور و حرارت به داخل ساختمان را داشته باشد. بنابراین میتواند شبیه به یک ارگانیسم زنده عمل کند. بدین صورت است که انتظار می رود ساختمان های جدید، همانند یک ارگانیسم زنده انطباق پذیرتر با محیط اطراف خود باشند، به همین دلیل استفاده از عناصر متحرک در زمینه معماری به دلیل انطباق با شرایط مختلف محیطی می تواند باعث کاهش مصرف انرژی در ساختمان ها شود. یکی از این عناصر مهم نماهای متحرک هوشمند می باشند. از آنجا که نمای ساختمان مرز بین فضای داخل و خارج می باشد، می تواند مهمترین نقش را در کنترل شرایط محیطی ایفا کند.
نماهای متحرک به منظور حفظ و کاهش مصرف انرژی در ساختمان قابلیت تطبیق با شرایط محیطی را داشته و شرایط آسایش کاربران را نیز در مواردی با تنظیم میزان حرارت خورشید، نور ورودی، کنترل تهویه طبیعی و دربرخی از حالات تولید انرژی فراهم می کنند. این نماها می توانند با توجه به شرایط مختلف محیطی تغییر حالت دهند و زمینه کاهش مصرف انرژی در ساختمانها را فراهم کنند. نمونه های زیادی از این دست نماها وجود دارد که به خوبی به کاهش مصرف و در برخی از حالات به تولید انرژی در ساختمان ها کمک کرده اند.
مکانیسم حرکتی در نماهای متحرک نیز مسئله ای مهم می باشد. از گذشته تا به امروز برخی از این نماها با مکانیسم های دستی باز و بسته می شدند. با پیشرفت فنآوری، سیستم های الکترومکانیکی و هوشمند جایگزین سیستم های دستی شده اند. نحوه کنترل این مکانیسم ها نیز با روشهای مختلفی مانند روشهای مستقیم، غیرمستقیم و … کنترل می شوند. در برخی از حالات هوشمند سازی این نوع نماها بـا استفاده از حـسگرهای خاص انجام پذیرفته است. در نمونه های پیشرفته تر امروزی سیستم های کاملاً هوشمندی وجود دارد که با تغییر در خصوصیات ذاتی مصالحشان تغییر حالت می دهند. این مصالح با تغییر در شبکه کریستالیشان تغییر حالت می دهند و مکانیسم حرکتی هوشمندی برای نماها ایجاد می کنند.
معماری متحرک
از گذشته تا به امروز حرکت در معماری و اجزاء آن وجود داشته است.تحرک و جنبش در معماری اولیه توسط چادرنشینان استفاده شده است. چادر از آنجایی که میتواند جمع شده و حمل گردد، یک سازه متحرک محسوب میشود. از نمونه دیگر و کمی پیشرفته تر معماری متحرک میتوان به سقف های متحرک آمفی تئاترهای رومی اشاره کرد.
تعاریف ساده وزیادی برای معماری متحرک وجود دارد. ویلیبیام زوک و راجرد کلارک معماری متحرک را اینگونه تعریف کرده اند ” معماری که شکل آن ذاتاً میتواند دگردیس پذیر، بسط پذیر و یا قادر به حرکت جنبشی باشد”. آنها همچنین مفهوم معماری متحرک را تبدیل معماری به یک” فرایند مداوم حرکتی”، حتی زمانی که ساختمان کاملا ساخته شده باشد توصیف کرده اند (Zuk & Clark, 1970).
یکی از ساده ترین تعاریف در این زمینه را رابرت کروننبرگ بیان کرده است، او معماری متحرک را معماری بیان میکند که در آن ” ساختمان یا اجزای آن دارای قابلیت تغییر محل و یا تغییر هندسه باشند ” (Kronenberg, Lim and Chii, 2003).
مایکل فاکس معماری متحرک را معماری با قابلیت جابه جایی و قرارگیری متنوع شکلی تعریف کرده است. بنابراین چنین سیستمهایی میتواند در مکانهای مختلف و با اهداف متفاوت مورد استفاده قرار گیرند که علاوه بر جنبه عملکردیشان جنبه سمبلیک نیز داشته باشند.
سازههای متحرک موضوع جدیدی در معماری نیستند. لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۰۰ میلادی چندین سازه متحرک جرثقیلی برای جابه جایی اشیاء سنگین طراحی کرد. معماری متحرک به معنای امروزی در سه دهه اول قرن بیستم میلادی ظاهر شدند. یکی از اولین نمونه های معماری متحرک خانه گردان طراحی شده توسط پیر نروی در سال ۱۹۳۴ میلادی بود که نمونهای شبیه به آن در سال ۱۹۶۰ توسط ریچارد فاستر ساخته شد (شکل۱). غرفه جنرال الکتریک در سال ۱۹۶۴ نیز یک مثال خوب از معماری متحرک میباشد (El-Zanfaly, 2010).
کل ۱ – خانه گردان طراحی شده توسط نروی (چپ) که در سال ۱۹۶۰ نمونه ای شبیه به آن توسط ریچارد فاستر ساخته شد(راست)
سانتیاگو کالاتراوا با الهام از بال پرندگان موزه میلواکی را طراحی کرد، وی در این موزه از بالهای مفصل دار که به دکل اصلی اتصال داده شده اند استفاده کرده است. این بالها به خوبی حس پرواز را در موزه ایجاد کرده و چشم اندازهای متفاوتی را در طول روز و شب به وجود می آورند، همچنین آنها برای کنترل نور و حرارت باز و بسته می شوند. این ساختمان یک نمونه عالی از معماری متحرک در کنترل شرایط محیطی و همچنین ایجاد حس زیبایی شناسی است.(شکل ۲)
شکل (۲): موزه میلواکی با بال های متحرک طراحی شده توسط کالاتراوا (El-Zanfaly, 2010)
در پروژه ای دیگر کالاتراوا از سیستم های تاشونده به زیبایی و پیچیدگی تمام استفاده کرده است. در این نوع سیستم ها مفصل هایی به کار می روند که اجزاء را به دو یا چند قسمت تقسیم می کند. همان گونه که در شکل(۳) ملاحظه می شود از مفصلی در میانه دو صفحه استفاده شده است که علاوه بر اتصال صفحات، قابلیت تاشدگی در این پوشش را به خوبی فراهم می کند.
شکل (۳) :ورودی انبار خانه ارنستینگو، سانتیاگو کالاتراوا
ساختمان انستیتوی عرب نمونه مهم دیگری از معماری متحرک است که در دهه ۱۹۸۰ توسط ژان نوول طراحی شد. در این نما حرکت عناصر خطی به صورت کشویی باعث ایجاد سیستم لغزشی میشود. این حرکت لغزشی میتواند به صورت تکی و یا در شکل پیچیده آن به صورت چندتایی در این نما تکرار شود(شکل۴). فن آوری به کار رفته در سیستمهای کشویی میتواند بسیار ساده و یا پیچیده باشد، اما به هیچ وجه چیزی جدید است. سیستم های پیچیده کشویی زیبا هستند ، اما در عین حال دارای قابلیت پیچیدگی بیش از حد نیز می باشند. در انیستیتوی عرب نوول از هزاران پانل کشویی برای ایجاد حرکت در نمای این ساختما استفاده کرده است. حسگرهای مختلف میزان نور ورودی به داخل ساختمان را کنترل میکنند. نوول ضمن استفاده از یک الگوی حرکتی جذاب در این نما از مکانیسم الکتروپنوماتیکی پیچیده ای برای به حرکت در آوردن پانلهای این نما استفاده کرده است. اما پیچیدگی این نما در نوع خود جذاب است.
شکل (۴) :ساختمان انیستیتوی عرب به عنوان یک نمونه شاخص از معماری متحرک
ساختمان هایی مانند برج چرخان(متحرک) دبی که بلندترین ساختمان پیش ساخته دنیا است و هر طبقه آن می تواند به طور مستقل بچرخد و در نتیجه فرمهای متفاوتی را در برج ایجاد کند نیز نمونه شاخص دیگری از معماری متحرک است. چرخش هر طبقه در این برج به میزان ۲۰ فوت در دقیقه است، به عبارتی دیگر چرخش کامل هر طبقه این برج در حدود ۹۰ دقیقه طول میکشد.(شکل۵)
برج چرخان دوبی
گونه شناسی معماری متحرک
حرکت از گذشته تا به امروز در معماری وجود داشته است. درها و پنجرهها نمونه سنتی حرکت عناصر در معماری به صورت دستی هستند. از آن به بعد سیستمها در انواع دستی، مکانیکی ، الکترونیکی و هوشمند توسعه زیادی را تجربه کردهاند و در بخش هایی از سیستم های سیرکولاسیون، سیستمهای خدماتی و یا بخش هایی از پوشش ساختمان در اشکال مختلف در معماری ظاهر شده اند. تکنیکهای ساخت این نوع سیستمها در نیمه دوم قرن بیستم میلادی با پیشرفت سیستمهای الکترونیکی و دیجیتال توسعه چشمگیری پیدا کرد.
استفاده از سیستمهای متحرک در معماری دلایل مختلفی دارد واین نوع سیستم ها می توانند تاثیر بسیار زیادی درکیفیت ساختمان ها داشته باشند. از لحاظ طبقه بندی، سیستم های حرکتی در معماری به سه دسته کلی زیر تقسیم می شوند :
- سازه های متحرک گسترش پذیر یا قابل توسعه
- سازه های متحرک پویا
- سازه های متحرک درونی یا جاسازی شده
گونه شناسی انواع سازه های متحرک
همانطور که فاکس بیان می کند، سازه های قابل توسعه یا گسترش پذیر سازه هایی هستند که معمولا در مکان موقتی قرار میگیرند و به راحتی قابل حمل و جابه جایی می باشند و ذاتاً دارای قابلیت ساخت و تخریب هستند. سازه های پویا، سازه هایی هستند که در کل بزرگتری واقع شدهاند و می توانند به صورت سیار و متحرک، تغیـیر شکل دهند و یا با قابلیت رشد و افزایش ساختار ساخته شوند. سـازه هـای درونـی یـا جـای گرفته سازه هایی هستند کـه بـه عنـوان جـزئـی از معمـاری در مـکان ثـابتـی قـرار مـی گـیرند.
هر یک از این طبقه بندیها دارای محاسن و اشکالات مخصوص به خود هستند.سیستم های گسترش پذیر معمولا برای توصیف معماری قابل حمل و نقل و اجزایی که قابلیت جمع شدن و بازشدن و برپایی در مکانهای مختلف را دارند مورد استفاده قرار می گیرند. مثالهای زیادی از این نوع سیستمها وجود دارد، چادرها، سازه های متحرک مانند کاروانها، خانههای متحرک، واحدهای کپسولی و بالن و همچنین میتوان به شهرهای متحرک مانند ناوهای هواپیمابر، ابرکشتی ها و هواپیماها اشاره کرد که از این دست سازه ها هستند.
این نوع سیستم ها در حالتهای اضطراری و پیشساخته سازی برای برپایی های سریع مورد استفاده قرار می گیرند. از مزیت های آنها میتوان به قابلیت برپاسازی و گسترش در شرایط مختلف اشاره کرد. به طور کلی این سیستم شبیه به چادرهای سنتی هستند که به راحتی برپا می شدند.
نمونه ای از سازه های گسترش پذیر، پوسته کروی مانند توسط لوئیس سانچز کوئنکا، اسپانیا
برخلاف سیستمهای گسترش پذیر، سیستمهای پویا در محل خود ثابت میباشند، اما بر خلاف سیستمهای درونی تاثیر زیادی بر کل ساختمان ندارند. این ساختارها ممکن است شامل مواردی همچون عناصر متحرک قابل کنترل(بدون عناصر پاسخگو)، سیستم سیرکولاسیون حرکتی مانند آسانسورها، سازههای گردان مانند خانه گل آفتابگردان و سازه هایی از این دست باشند. نماهای رسانه ای که برای اهداف زیبایی شناسی مورد استفاده قرار میگیرند و تغییر شکل در آنها به نوع ساختمان و شرایط آن وابسته نیست در این دسته جای می گیرند(شکل ۸). این سیستمها معمولا مستقل از ساختمان هستند و تاثیر کمی بر روی شرایط محیطی دارند. این نوع سیستم میتواند بدون توجه به نوع ساختمان و مکانی که در آن قرار میگیرد وجود داشته باشند. در حالی که دلایل بسیار زیادی برای استفاده از این نوع سیستمها وجود دارد ولی آنها هیچ تاثیری مستقیمی بر روی بهبود شرایط محیطی ندارند.
سیستمهایی پویا واسطه بین فضاهای داخلی و خارجی نیستند و هیچ ارزشی در کنترل مستقیم محیط ساختمان ندارند و بیشتر برای زیبایی شناسی به کار برده می شوند .
نمونه ای از نماهای رسانه ای که بدون توجه به شرایط محیطی مورد استفاده قرار می گیرند و نقش زیبایی شناسی را ایفا می کند
یک نمونه از سیستم های پویا، پروژه HYPOSURFACE می باشد. این نما از هزاران قطعه سه ظلعی فلزی که به فعال کنندهها و حسگرها متصل شده اند تشکیل شده است و به مولفه های ورودی از جمله نور ، صدا و حرکت، با تغییر فرم درمحدودهای مشخص واکنش نشان داده و به شکل سیال حرکت می کند. این سیستم دارای جذابیت و پویایی است، اما به هرحال این نوع سیستم می تواند در هر مکانی صرف نظر از عملکردهای آن وجود داشته باشد.
پروژه HYPOSURFACE طراحی شده توسط مارک گولتور
آخرین دسته از سیستمهای متحرک سیستمهای درونی یا جای گرفته هستند. بیشتر نماهای متحرک و پاسخگو به شرایط مختلف در این دسته جای میگیرند زیرا نماهای متحرک معمولا بخشی از کل اجزاء ساختمان میباشند که به عنوان پوسته ساختمان عمل میکنند. آنها معمولا در محل خود ثابت هستند و مستقل عمل نمیکنند و جزئی جدا ناشدنی از معماری هستند. این سیستم به طور ویژه برای ساختمانی خاص با عملکردی مشخص طراحی میشود. ازموارد دیگر این ساختارها میتوان به سقفهای پاسخگو به شرایط مختلف، سیستمهای موازنه کننده مانند سیستمهای پاسخگو به نیروی باد و سیستمهای پاسخ دهنده به شرایط داخلی برای ایجاد تغییر اشاره کرد.
نماهای متحرکی که در این دسته قرار میگیرند برای تعدیل شرایط زیست محیطی و بهبود شرایط حرارتی در داخل ساختمان به کار برده میشوند. موفقیت این سیستم بر اساس جنبه عملکردی آن، هزینه اجرایی آن در مقابل عملکرد آن مانند ذخیره مصرف انرژی، کاهش مصرف انرژی و… ارزیابی میشود. بنابراین این نوع سیستم با سیستمهای دیگر کمی متفاوت است، در حالی که ارزش سیستمهای دیگر بر اساس جنبه های عملکردیشان مانند زیبایی شناسی و قابلت جابه جایی است و بر اساس ارزشهای کیفیشان مورد ارزیابی قرار می گیرند،سیستم جاسازی شده مستقیما با توجه به ارزشهای کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. همچنین سیستمهای تعبیه شده بیشترین تاثیر را بر روی ساختمان، کاربران و تامین آسایش حرارتی برایشان از طریق کنترل نور ، تابش، و تهویه در داخل ساختمان دارد.
پروژه Helio Trace طراحی شده توسط چاک هابرمن. نمونه ای از سیستم درونی یا جاسازی شده که برای تعدیل شرایط محیطی به کار رفته است
همانطور که فاکس(۲۰۰۳) بیان میکند: “پیاده سازی و ادغام دستگاههای محاسباتی در داخل اجزای معماری به عنوان یک سیستم مدیریت زیست محیطی مطرح، سطح جدیدی از فرصتهای توسعه است ونیاز مبرمی به تمرکز بر فنآوریهای جدید برای ایجاد معماری تطییق پذیر، یعنی استراتژیهای سازگار با محیط زیست در ساختمان وجود دارد”.
توانایی نماهای متحرک هوشمند برای دستیابی به معماری پایدار:
پوششهای ساختمانی یکی از مهمترین موارد در تامین آسایش فیزکی، حرارتی، بصری و حتی بهرهوری کاربران در داخل ساختمان هستند. این پوششها میزان مصرف انرژی در ساختمان را تحت تاثیر خود قرار میدهند. یک راه برای بهبود بهرهوری انرژی ساختمان استفاده از پوششهای متحرک خواهد بود که میتوانند خودشان را با توجه به شرایط حرارت، نور و شرایط آب و هوایی فصلی وروزانه تغییر دهند.
به گفته چاک هابرمن(۲۰۰۸) سیستمهای تطبیقی بهترین استراتژی برای ترکیبِ مصرف انرژی پایین در ساختمانها و کنترل شرایط محیط در آنها است. به عنوان مثال، اگر طراحی یک ساختمان با نوسانات روزانه دما منطبق باشد، انرژی مورد نیاز یک ساختمان به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند. سیستم انطباقی مدوله شده با کنترل حجم و جهت جریان گرما درپاسخ به شرایط داخلی و خارجی میتوانند به راحتی عملکرد حرارتی در ساختمان را بالا ببرد. اما از گذشته تا به امروز، نماهای متحرک برای کنترل و بهبود چهار متغییر عمده زیست محیطی در ساختمان به کار میرود: ۱) کنترل انرژی حرارتی خورشیـد۲) کنـترل میزان نـور خورشید ۳) کنترل میـزان تهویـه و۴) تولیـد انرژی (Hansanuwat, 2010).
اولین دسته از نماهای متحرک با هدف افزایش جذب انرژی خورشیدی در فصل زمستان و کاهش جذب آن در تابستان به کار برده میشوند. انرژی حرارتی خورشید توسط عوامل مختلفی اعم از کرکره های متحرک بیرونی و پیشآمدگیهای قابل تنظیم در نماهای متحرک کنترل میشود. هدف استفاده از این ابزارها این است که میزان حرارت وارده به داخل ساختمان را به میزان دلخواه کنترل کنیم. گیونی (۱۹۹۴)ادعا میکند که کرکره های بیرونی قابل تنظیم اجازه ورود نور بـه طور کامل در فـصل زمستان را میدهنـد. بنابـراین آنـها از سیستـمهای ثابت بسیـار کارآمدتر هستند.
استفاده از کرکره های متحرک بیرونی
رایج ترین مثال از این نوع سیستمها سایهبان ها و کرکره های متحرک داخلی هستند که به علت ارزانی و سهولات استفاده، در داخل ساختمان ها از آنها استفاده می شود. مشکل این سیستم این است که تاثیر حداقلی بر شرایط داخل ساختمان دارد، زیرا حرارت تابشی ساختمان قبل از آنکه جلوی آن گرفته شود وارد ساختمان شده است. بر اساس اظهارات گیونی سایه بان های متحرک هنگامی که در بیرون ساختمان قرار می گیرند تاثیر بسیار بیشتری بر دمای تابشی خورشید دارند. همچنین استین (۲۰۰۶) اظهار میکند که یکی از مهمترین شرایط منفعلانه برای کنترل انرژی حرارتی خورشید استفاده از سایه بان های خارجی است. بر اساس این ادعا اگر جلوی انرژی حرارتی ساختمان قبل از ورود به داخل ساختمان گرفته شود بار سرمایشی ساختمان به نصف کاهش پیدا میکند. البته این روش مقابله با گرما در فرهنگ های دیگر نیز بسیار رایج بوده است.
ساختمان BRE یک نمونه از ساختمانهایی است که از کرکرههای متحرک بیرونی برای کاهش مصرف انرژی بهره جسته است . سنسورهای به کار رفته در این بنا میزان نور وارده به داخل ساختمان را تنظیم می کند. این کرکره های متحرک به وسیله سیستمهای کامپیوتری کنترل می شوند که میزان نور وارده ،حرارت و میزان بازشدن پنجره ها را کنترل میکند. در این بنا از سیلندر پنوماتیکی برای کنترل میزان حرکت کرکرها استفاده شده است.
یک راه مهم واساسی برای کنترل میزان انرژی تابشی حرارتی استفاده از پیش آمدگی های اتوماتیک بیرونی است. این سیستم کارآمد و نسبتاً ساده است که با تنظیم زاویه اش می تواند مقدار زیادی از نور خورشید را وارد ساختمان کند و یا به طور کلی مانع ورود نور به داخل ساختمان شود. مشکل عمده این نوع سیستمها محدود کردن دید بصری است زیرا وقتی که خارج از ساختمان قرار میگیرند، بدون توجه به دید بصری زاویه آنها تنظیم میشود. میزان بازشوندگی در این سیستم به شدت تابش آفتاب بستگی دارد. دیگر سیستم پیشآمدگی برای کنترل میزان نور خورشید، سیستم افقی ثابت است که طول خود را با میزان شدت تابش آفتاب تنظیم میسازد. با استفاده از هر دو سیستم مقدار زیادی از انرژی تابشی خورشید کنترل میشود.
کتابخانه مرکزی پونیکس یکی از بزرگترین مراکز شهری در ایالات متحده است. در نماهای شمالی و جنوبی این ساختمان از نماهای کاملا شیشهای استفاده شده است . برای کنترل میزان نور ورودی به داخل در نمای شمالی ساختمان از پیش آمدگی های متحرک عمودی که با استفاده از سیستم الکترونیکی کنترل میشود استفاده شده است. در نمای جنوبی این ساختمان هم از سایه بانهای ثابت استفاده شده است. ۹ کامپیوتر وظیفه کنترل حرکت نمای این ساختمان را بر عهده دارند.
نمای متحرک عمودی این ساختمان از نور وارده و حرارت ورودی به داخل ساختمان محافظت میکند و سیستمهای کامپیوتری با توجه به زاویه خورشید میزان حرکت این نماها را کنترل می کنند تا بار مکانیکی ساختمان را کاهش دهند. ردیفی از ۶ حس گر در سقف این ساختمان شدت روشنایی نور روز را اندازه میگیرند. این اطلاعات به سیستمهای کامپیوتری داده میشود و آنها با توجه به اطلاعات ورودی زاویه نماهای آلومنیومی متحرک عمودی را کنترل میکنند.
نمونه های موردی بسیار زیادی برای کنترل میزان حرارت ورودی به داخل ساختمان وجود دارد که دارای الگوهای حرکتی متفاوتی هستند، مانند الگوهای تاشونده و لغزشی، لذا برای اختصار بحث از ارائه مثال های بیشتر پرهیز میکنیم و به سراغ پارامترهای عملکردی دیگر میرویم.
کنترل میزان روشنایی روز نیز یکی از مزیتهای مهم استفاده از نماهای متحرک است. این روش برای کنترل میزان نور خورشید بسیار راحت است. همانطور که گیونی اظهار دارد حرکت خورشید شیوهای قابل پیشبینی در الگوهای حرکت روزانه و سالیانه است. مسیری که خورشید طی میکند به محل ساختمان و از همه مهمتر به عرض جغرافیایی و فاصله از خط استو وابسته است.
نماهای متحرکی که نور خورشید را کنترل میکند بسیار شبیه به نماهایی هستند که حرارت خورشید را کنترل میکنند اما دارای چند سیستم دیگر مانند سیستم پیچیده عنبیه در انستیتوی عرب و یا پنجرههای الکتروکرومیک هستند. سیستم هایی مانند کرکره ها و پیش آمدگی های متحرک علاوه بر کنترل میزان نور روز میتوانند انرژی حرارتی را هم به خوبی کنترل کنند. اما بر خلاف سیستمهایی که میزان حرارت خورشید را کنترل میکنند، محل قرار گیری آنها در داخل یا خارج ساختمان تاثیر کمی بر میزان کنترل نور دارد. سیستمهای کرکرهای با کنترل میزان نور بسیار تطبیق پذیر هستند و می توانند نور ورودی به داخل ساختمان را به خوبی کنترل کنند. سیستمهای پیش آمده نیز دارای توانایی هایی بالای برای کنترل نور روز هستند اما میزان کنترل نور بسته به موقعیت ساختمان، و شرایط زمانی، روزانه و سالیانه دارد.
نمای متحرک ساختمان انستیتوی عرب که نور ورودی به داخل ساختمان را کنترل میکند
یکی دیگر از مزیتهای استفاده از نماهای متحرک کنترل میزان تهویه در داخل ساختمان است. نیاز به تهویه، توسطه گیونی با تکیه بر سه هدف خاص بیان شده است:
- حفظ کیفیت هوای داخلی ساختمان بوسیله ورود هوای تازه
- تامین آسایش حرارتی در شرایط آب و هوایی گرم با کمک به از دست دادن حرارت همرفتی
- خنک سازی جرم کلی ساختمان. بعضی ساختمانها که از سیستم نمای متحرک برای کنترل تهویه استفاده میکنند، سیستمهای کرکرهای متغیر و یا خاصیت پشته سازی نماهای دوپوسته را به کار می گیرند. این دو نوع سیستم باعث ایجاد تهویه مستقیم وغیر مستقیم می شوند.
نمونه استفاده از نماهای متحرک برای تهویه در ساختمان GSW به کار رفته است. در این ساختمان پیش آمدگی های متحرک این ساختمان در هنگام نیاز به تهویه به طور هوشمند باز می شود تا تهویه طبیعی در ساختمان شکل بگیرد. نکته قابل توجه ترکیب پیش آمدگی متحرک در این ساختمان و یک نمای شیشه ای در جلوی نمای دو لایه ای است تا با استفاده از اثر دودکشی عملکرد تهویه صورت پذیرد.
یکی دیگر از جنبههای مهم نماهای متحرک که میتواند با آن ترکیب شود تولید انرژی است. استفاده از سیستمهای فتوولتائیک یکی از طرق تهیه انرژی مصرفی برای ساختمان در نماهای متحرک است. در این نوع نماها صفحات متحرک همراه با جهت جریان خورشید برای تامین انرژی ساختمان حرکت میکنند. همانطور که در شکل زیر ملاحظه میکنید ساختمانEVE آرنا دارای یک نمای متحرک با قابلیت تولید انرژی است (شکل ۱۷). این نما در طول روز با توجه به جهت خورشید حرکت میکند وتوسط دو رینگ در بالا و پایین کنترل شده است، رینگ بالایی وزن صفحات را کنترل میکند و رینگ پایینی در مقابل نیروی جانبی باد مقاومت میکند.صفحات فتوولتائیک در حدود ۲۰۰ درجه چرخش میکنند و ۲۷۲۰۰ کیلو وات انرژی در سال تولید میکند.
در نتیجه می دانیم
با توجه به توضیحات و تعاریف ارایه شده در این بخش منظور ما از معماری متحرک و پاسخگو ،بنایی انعطاف پذیر است به گونه ای که بتواند در طول دوران بهره برداری اش به راحتی تغییر کرده و با اهدافش (بهینه سازی مصرف انرژی ،ایجاد شرایط آسایش کاربران و صرفه اقتصادی) سازگار گردد .این قبیل بناها برای مدت طولانی تری کاربرد خواهند داشت و از نظر اکولوژیکی بادوام تر خواهند بود و قابلیت بیشتری برای در ارتباط ماندن با فرهنگ و اقلیم منطقه خواهند داشت.
هدف از معماری متحرک ساخت فضایی انطباق پذیراست به نحوی که نسبت به نیاز کاربران و تغییرات آب و هوایی قابل تغییر و تنظیم بوده ، با شرایط پیرامونش درتعامل باشد و به صورت دستی و یا اتوماتیک و با حس کردن مستقیم و غیر مستقیم به تغییرات محیطی پاسخ دهد. این نوع از معماری میتواند با کمک حسگرها تغییراتی درساختار و عملکردش ایجاد نماید. این تغییرات به وسیله ی سیستمهای متحرک و یا مواد هوشمند امکانپذیر خواهند بود.