برداشت غلط از “ونزوئلاییشدن” از دلایل هجوم به بورس بود
در روزهای اخیر موضوع بورس با چالشهای فراوانی روبهرو است. در گذشته زمانی که بهطور سالانه آمار بورس ارائه میشد شاهد بازدهی مناسبی بودیم اما در سال ۹۸ رکوردی کمسابقه در بحث بازدهی بورس اتفاق افتاد و شاهد بازدهی ۱۸۰درصدی بورس در این سال بود. در سه ماه آخر سال ۹۸ نیز روند رشد بورس تشدید شد. در ۵ماهه اول امسال نیز بازدهی بالایی را از بورس شاهد بودیم که سابقهای برای این رشد وجود نداشت و یک رکورد بیسابقه محسوب میشد. برخی از کارشناسان پیشبینی میکردند که رشد بیسابقه بورس بعداً مشکلساز خواهد شد، حالا بورس با ریزش جدی یا بهتعبیری با ابرنوسان مواجه شده است. برخی کارشناسان تأکید داشتند راهکارهای فنی لازم برای کنترل هیجانات در زمان ریزش بازار وجود داشته است، آنچه مشهود است نوسانات بزرگ و متفاوت از حرکت بلندمدت نمیتواند حالت طبیعی باشد.
در همین خصوص امیر تقیخان تجریشی رئیس هیئت مدیره بورس تهران در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این سؤال که چه نقایصی در سازوکار بورس کشور وجود داشت که نتوانست کار خود را بهخوبی انجام دهد، گفت: ما وقتی راجع به یک طبقه دارایی بهنام بورس صحبت میکنیم باید آن را کنار سایر طبقات دارایی ارزیابی کنیم، برای آنکه متوجه شوید که در بورس چه اتفاقی رخ داد و چه راهحلی داشت باید آن را کنار طبقات دیگر دارایی ببینید چرا که بورس مستقل از سیستم سپردههای بانکی، بازار طلا، ارز و مسکن نیست. اگر یک بازگشتی به آن زمان که مردم به بورس علاقه نشان دادند، داشته باشیم میبینیم بهنحوی خرید و فروش ارز بهعنوان خط قرمز در نظر گرفته شد و پیگیریهای زیادی در این زمینه اتفاق افتاد.
تجریشی ادامه داد: البته این موضوع سیاست درستی بود چراکه جلوی خروج سرمایه از کشور را میگرفت. در بحث طلا و مسکن نیز اتفاقات مشابهی رخ داد، در این بین سود سپردههای بانکی نیز کاهش یافت و نرخ آن کنترل شد و حتی در برخی موارد تکرقمی شد.
وی گفت: در چنین موقعیتی که افراد ریال در اختیار داشتند و از طرف دیگر جو مثبت ورود به بورس و بازدهی بالایی که وجود داشت سبب شد این افراد که اکثراً دانش کافی نیز نداشتند وارد بورس شوند بنابراین داستان ما با وجود این که در بورس رخ داده است اما شروع آن اصلاً از بورس نبوده است.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران با بیان “در آن زمان افراد متخصص در بازار سرمایه همه از این حجم ورود نقدینگی متعجب بودند”، گفت: بنابراین محدود شدن سایر طبقات دارایی و تنها ماندن بورس باعث شد که این منابع وارد بورس شود. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که این پولها همیشه در بازار مسکن یا ارز باقی نمیمانند و بخشی از این پول بین طبقات دارایی در حال گردش است.
وی در ادامه افزود: اما اتفاقی که در بورس رخ داد این بود که بهیکباره هیجان و شور و شوق زیادی به وجود آمد و بسیاری از مردم وارد بورس شدند و ورود این پول بهجای آنکه در یک بازه زمانی بلندمدت تقسیم شود در یک بازه زمانی کوتاهمدت و پرفشار وارد شد و این مسئله باعث افزایش شدید قیمتها و هیجانات در بورس شد. نکته دیگر اینکه این خوشبینی میان مردم نسبت به صنعت و تولید ایجاد شد بدین معنی که “حال که وارد بورس میشویم مشکلات مربوط به این بخشها مانند قیمتگذاری دستوری محصولات نیز حل میشود.”
کنترل بازار ارز، طلا و مسکن بههمراه ترس از ونزوئلاییشدن و کرونا از جمله دلایل هجوم به بورس بود
این کارشناس بازار سرمایه با ابراز “در آن مقطع بحثی که در رسانهها مطرح شده بود امکان ونزوئلایی شدن اقتصاد بود”، گفت: البته که این موضوع پس از مدتی اثبات شد که اقتصاد ما آنقدر قوی و دارای زیرساخت است که ونزوئلایی نشود اما در آن مقطع ترس از این موضوع وجود داشت و مردم بهدنبال خرید انواع داراییهای مالی و یا کالایی برای حفظ ارزش پول خود بودند، کرونا نیز به این موضوع اضافه شد و بر حجم خریدها اضافه کرد.
وی اضافه کرد: در این بین کسری بودجه دولت نیز وجود داشت بنابراین دولت نیز تصمیم گرفت که تا حدی که میتواند از داراییهای خود را در بورس بفروشد تا جلوی افزایش پایه پولی کشور گرفته شود.
اختلاف نظر در خصوص راهکارهای فنی بورس/ پایینآوردن دامنه نوسان یا بازار رقابتی
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در پاسخ به این سؤال که آیا خود بورس سازوکار فنی و قانونی لازم را در اختیار داشت که بتواند این شیوه شتابان رشد بورس را کنترل کند که امروز تبدیل به معضل نشود، گفت: در زمان حاضر نیز در این مورد اختلاف نظرات زیادی وجود دارد، برخی بر این باور هستند که در آن زمان باید بهعنوان مثال دامنه نوسان را کاهش میدادیم و در زمان حاضر نیز برخی همین نظر را دارند تا هیجانات موجود در بازار تا حدی کنترل شود.
وی ادامه داد: کسانی که معمولاً این نظر را دارند برمبنای این استدلال است که ما شاهد حضور تازهواردها در بورس هستیم که چندان به مسائل بازار سرمایه وارد نیستند، بنابراین ما بهعنوان کسانی که در جریان کار بازار سرمایه هستیم وظیفه داریم که دامنه نوسان را کم کنیم تا به این سرمایهگذاران تازهوارد آسیب کمتری برسد.
اما گروه دیگری هم هستند که معتقدند باید یک قدم عقب بگذاریم و به این موضوع فکر کنیم که فلسفه به وجود آمدن بازار سرمایه این است که آدمهایی که پول مازاد دارند، آن پول را در شرکتها سرمایهگذاری کنند و این شرکتها بتوانند علاوه بر وام بانکها، اوراق بدهی و سهامداران اصلی خود از این پولها نیز استفاده کنند.
تجریشی با تأکید بر مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار سرمایه گفت: افرادی که پول مازاد در اختیار دارند به بازار سرمایه میآیند و در قیمتهای مختلف و با انگیزههای متفاوت و البته با ریسکپذیریهای گوناگون اقدام به معامله و خرید مینمایند و اینگونه است که بازار به تعادل میرسد. اگر چنین فرایندی رخ ندهد دیگر نمیتوان اسم آن را بازار گذاشت.
عدمآمادگی شرکتهای بورسی برای جذب سرمایه باعث شد نقدینگی بهسمت تولید نرود
وی در پاسخ به این دو شبهه که پول واردشده به بورس مازاد سرمایه مردم نبود و حتی بهسمت تولید شرکتها نیز نرفت، گفت: اینجا مشکل به واقعیات اقتصاد و صنعت بازمیگردد و دیگر بحث بورس نیست.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: این موضوع به این سؤال مربوط میشود که چرا شرکتهای ما سودده نیستند که مردم بخواهند در آنها سرمایهگذاری کنند. یکی از دلایل عمده این موضوع نیز بحث قیمتهای دستوری محصولات این شرکتها در بازارهای دیگر است که پیشتر اشاره شد. پاسخ این مسئله این است؛ آن چیزی که برای شرکتها مهم است کارآیی و نوآوری است چرا که میتواند نهایتاً منجر به سودآوری شود، این همان اتفاقی است که باید در داخل شرکتها رخ دهد.
بهتر است پول مازاد واردشده به بورس صرف افزایش سرمایه چنین شرکتهایی و یا تشکیل سرمایه اولیه برای پروژهها و طرحهای توسعهای شود، حال شما در نظر بگیرید که شرکتها در آن زمان با توجه به وضعیت بازارهای دیگر و یا تحریمها آمادگی پذیرش چنین سرمایههایی را نداشتند در نتیجه طرح توسعه جذابی نیز وجود نداشت که بورس بستر تلاقی آن باشد.
وی افزود: محدود کردن دامنه نوسان و دیگری باز گذاشتن بازار دو تفکر متفاوت است، باید حرف هر دو گروه را شنیده و نهایتاً تصمیمگیری شود…، در شرایطی که اوضاع اقتصادی سخت میشود شما ناچار خواهید بود برخی اصول را حتی در بورس بگذارید، چرا که مثلاً در موضوع برق با وجود آنکه شرکتهای این حوزه بهدلیل قیمت پایین آن دچار مشکل هستند، نمیتوان هزینههای بیشتری را به مردم وارد کرد و در نتیجه این شرکتها را باید مجدداً ارزیابی کرد، این موضوع میتواند در مورد بقیه صنایع مانند سیمان، غذایی، شوینده و امثالهم نیز مصداق داشته باشد.
سیستم مالی یک اکوسیستم درهمتنیده است
تجریشی با تأکید بر این موضوع که سیستم مالی یک اکوسیستم درهمتنیده است گفت: شما نمیتوانید بگویید که “من تنها میخواهم بورس را سر و سامان دهم”، و به بقیه بخشهای اقتصاد و صنعت کاری نداشت. اما میتوانیم بگوییم درست است که بهدلیل این درهمتنیدگی باید در بلندمدت محدودیت دامنهها را برداریم و فرهنگسازی را انجام دهیم اما در زمان حاضر اگر چارهای جز کاهش دامنهها نداریم، حداقل بگوییم و اعتراف کنیم که این تصمیم در بلندمدت تصمیم درستی نیست.
وی در ادامه گفت: برای این کار مشابه سایر نقاط دنیا باید یک محدوده زمانی مشخص در نظر گرفته شود بهطور مثال اعلام شود که “تا پایان آذر ماه محدودیت نوسان وجود دارد و در آن زمان نیز جلسه تشکیل خواهد شد و در این خصوص بررسی و تصمیمگیری میشود.”، به این دلیل حتماً باید محدوده زمانی تعریف شود که اگر ما مجبور میشویم تحت فشار تصمیماتی را بگیریم که میدانیم در بلندمدت صحیح نیست، این دلیل که محدوده زمانی مشخصی برای آن تعریف نشده است تبدیل به یک تصمیم بلندمدت نشود تا دیگر کسی جرئت مخالفت با آن را نداشته باشد.
در بازه پنجساله (بهاحتمال ۶۰ درصد) بورس از تمام بازارهای دیگر بهتر است
این کارشناس بازار سرمایه با توجه به آمارهای بازارهای مالی گفت: زمانی که این بازارها را با یکدیگر مقایسه میکنیم میبینیم که هیچکدام در بازه زمانی یکساله از نظر آماری نسبت به یکدیگر برتری ندارند. اگر بهجای یک سال بازه بررسی را پنجساله در نظر بگیریم میبینید که بازار سرمایه بهاحتمال ۶۰ درصد از دیگر بازارها بهتر است.
وی افزود: اگر بازه زمانی ۵ساله را به ۱۰ سال افزایش دهیم جالب است که احتمال برتری سرمایهگذاری در بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها از ۶۰ به ۹۰ درصد ارتقا پیدا خواهد کرد، این بدین معناست که هرچه مدت نگهداری پول در یک بازار مالی بتواند افزایش پیدا کند بورس بهنسبت بازارهای دیگر بهتر خواهد بود.
ضرورت بالای آموزش و فرهنگسازی در بورس
تجریشی معتقد است: ما اگر میخواهیم تشویقی برای ورود به بورس انجام دهیم باید برمبنای سرمایه مازاد و بلندمدت باشد. در اینجا بحث آموزش و فرهنگسازی نیز بسیار بااهمیت است یعنی زمانی که سرمایهگذار وارد بازار میشود باید بداند که تضمینی برای سود وجود ندارد.
وی با بیان “ما در بورس بهعنوان یک شرکت از ابزارهای موجود استفاده میکنیم و تا حد امکان اطلاعرسانی نیز میکنیم”، گفت: برای نمونه ما بحث خرید تضمینی سهام با قیمت مشخص را داریم، بهعبارت دیگر قیمت فعلی سهام مشخص است و حداقل سودی نیز برای سهامدار تضمین میشود.
افزایش نرخ بهره بانکی بهدلیل جذب منابع مطلوب نیست
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در خصوص مسائل مطرحشده در مورد تأثیرات بیرونی نظیر سود بانکی بر بورس گفت: نظر شخصی بنده این است که ما نباید در هیچ کدام از این بازارها دخالت کنیم یعنی اگر بهطور مثال بهدلیل کرونا و در نتیجه رکود در کسبوکارها و عدم رونق دریافت وام نرخ بهره کاهش یافت، ما به هیچ دلیلی نباید آن را بالا نگهداریم.
وی با تأکید بر “در زمان حاضر نیز رقابت و اصول علمی باید تعیینکننده باشد” گفت: اگر در زمان حاضر شرکتهایی برای تولید نیاز به وام دارند و این موضوع سبب افزایش نرخ بهره شود چندان مورد اشکال نیست اما اگر اهداف دیگری مانند جذب منابع در سیستم بانکی وجود داشته باشد، این افزایش نرخ بهره مطلوب نیست.
دو وظیفه اصلی بورس؛ ایجاد کارایی عملیاتی معاملات و شفافیت
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی گفت: بهنظر بنده وظیفه ما در بورس اول ایجاد کارایی عملیاتی معاملات است، یعنی تمام نقدهایی که در مورد هسته به بورس میشود بنده قبول دارم و در این مورد میگوییم که بهدلیل تحریمها نتوانستهایم نرمافزار مناسب را توسعه دهیم اما میتوانیم از امروز برای مثال سه تیم ایرانی را برای نوشتن برنامه هسته مورد نیاز بورس در نظر بگیریم تا در سالهای آینده مشکلی در این مورد نداشته باشیم.
دوم موضوع شفافیت است، اگر زمانی در گروه سرمایهگذاری توسعه ملی اتفاقی میافتد در همان زمان باید بهصورت شفاف در کدال اطلاعرسانی شود و برای آنکه مطمئن شویم دارای شفافیت هستیم باید از نرمافزارهای جلوگیری از فساد و یا تحرکات مشکوک استفاده کنیم.
هیچ شرکت خوبی پشت درب بورس معطل نمانده/ سازوکار فروش قسطی میتواند جایگزین ایتیاف شود
این کارشناس بازار در پاسخ به این مسئله که چرا مسئولین بورس و دولت نتوانستند عرضه لازم را در بورس داشته باشند و نقدینگی را بهدرستی هدایت کنند، گفت: بخشی از این مسئله مربوط به سازمان بورس و وزارت اقتصاد میشود و آن این است که فرایند را تسهیل کنند.
در اینجا ما باید این را ببینیم که در داخل ظرف اقتصاد ما چه شرکتهایی وجود دارند و از این شرکتها چهتعدادی میتوانند شرایط ورود به بورس یا فرابورس را احراز کنند، بهعنوان مثال ما شرکتهای پتروشیمی را داریم که بسیاری از آنها وارد بورس شدند و شرکتهایی چون ستاره خلیجفارس باقی مانده است که آن هم باید مراحلش را طی کند، اینها دیگر در اختیار سازمان بورس و وزارت اقتصاد نیست.
وی اظهار کرد: موضوع دیگری نیز وجود دارد و آن این است که کدام شرکتها خواستار ورود به بورس هستند. شما یک مثال برای من بیاورید که یک شرکت خوب پشت در سازمان بورس باقی مانده باشد.
تجریشی در خصوص عرضه شرکتهای دولتی در بورس گفت: بهنظر بنده سازوکار فروش اقساطی شرکتها میتواند جایگزین ایتیاف بهتر باشد ولی میگویند که مجلس قانون رفع موانع تولید گذاشته است و بانکها باید از بنگاهداری بهسرعت خارج شوند، البته این بحث هم شکل میگیرد که بانکها اگر خارج شوند چهکسانی باید وارد شوند که اهلیت لازم را دارا باشند.
وی در ادامه گفت: بهطور مثال بانک ملی سهام زیرمجموعه خود را به مردم و با استفاده از کد ملی بفروشد، به این ترتیب که ما مثلاً ۳ دسته ده و ۲۰۰ میلیون تومانی و چهار میلیارد تومانی را برای انواع مختلف سلیقهها و توان مالی در نظر میگیریم و برای هرکدام متناسب با مبالغ، پیشپرداخت، سود و مدت پرداخت وامی مشخص میکنیم.
با استفاده از این روش افرادی که پول کمی دارند با شرایط خوبی سهامدار بهطور مثال بانک میشوند و نیازی هم به پرداخت مستقیم قسط نیست چرا که سود حاصله از عملکرد شرکت قسط را میپوشاند و خود سهم هم ضمانت وام است، همچنین دیگر لازم نیست افراد بهطور مداوم نگران نوسانات قیمت سهام باشند چرا که موضوع پرداخت چندساله در نظر گرفته شده است.
استقلال بورس؛ در ظاهر ساده اما در باطن پیچیده
این کارشناس بورس در پاسخ به سؤالی در خصوص عملکرد مستقل بورس گفت: کلمه استقلال در ظاهر ساده است اما در باطن پیچیدگیهایی دارد، ما با توجه به همه پیچیدگیهایی که در وصف بازارهای مالی گفتیم حتی در تصمیمگیری نیز نمیتوان بهتنهایی و کاملاً مستقل عمل کرد.
همیشه در بحث آمار مقداری انحراف وجود دارد
تجریشی در خصوص انتشار برخی آمارهای غلط در رسانهها گفت: بهطور مثال گفته میشود که خرید زیرمجموعه بانکها چقدر بوده است اما موضوعی که به آن توجه نمیشود آن است که این آمارها معمولاً بهشکل مستقیم ارائه میشود، فرض کنید ما پولی را به صندوق بازارگردانی و یا صندوق سهامی بدهیم، چون این مورد خرید مستقیم نیست در سیستمهای آماری دیده نمیشود، این موضوع از جمله پیچیدگیهایی است که میتواند جدی نیز باشد، بنابراین همیشه در بحث این آمارها مقداری انحراف وجود دارد.
تشکیل سرمایه، تأمین سرمایه و میزان مشارکت مردم سه مؤلفه برای صلاحیت رقابت بازار
وی در پاسخ به سؤالی در مورد راهکار کوتاهمدت مواجهه با وضعیت فعلی بورس گفت: نظر بنده این است که ما نباید هنگامی که شاخص بالا میرود خوشحال شویم و نباید موقعی که پایین میآید ناراحت شویم، مانند هر بازاری باید بپذیریم که رقابت باید تعیینکننده باشد، این رقابت زمانی میتواند بهصلاح باشد که متغیرهای دیگری نظیر تشکیل سرمایه، تأمین سرمایه و میزان مشارکت مردم شکل بگیرد.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در آخر گفت: اینکه به سازمان بورس فشار وارد شود اشتباه است، اتفاقاً بنده بهعنوان یک ایرانی این خواهش را دارم که بر سازمان بورس فشار گذاشته نشود تا شرکتها را پذیرش کند چرا که ممکن است شرکتی را که نباید پذیرفته شود تحت فشار بپذیرد. ما باید بهسمتی حرکت کنیم که کارخانجات ما سودآور شوند و اگر این مسئله درست شود تمام موضوعات دیگر نیز حل خواهد شد.