تبلیغات انتخاباتی؛ امیدواری به پایانِ دورانِ بزن در رو وعدههایِ پوچ؟
گویی زمان آن رسیده که مردم عزیز ایران، انتظار تحقق همین تعبیر را در عرصه اقتصاد داخلی نیز داشته باشند. کاندیداهای محترمی که در دوران تبلیغات انتخابات انواع وعدههای رنگارنگ را دستمایه جلب اعتماد و رایآوری خود مینمایند، نباید پس از قبول سمت و کسب رای مردم، از مسئولیتپذیری و پاسخگویی نسبت به وعدههای خود شانه خالی نمایند. آسیب به اعتماد عمومی و عدم پاسخگویی مناسب مسئولان، سبب تضعیف سرمایه اجتماعی حاکمیت شده و صرفاً در لایه دولت قابل تحلیل نیست، فلذا صیانت و ارتقاء اعتماد ملی وظیفه هر فرد مسئولی در هر یک از قوای سهگانه است.
با نزدیک شدن دوران انتخابات و شروع تبلیغاتِ انتخاباتیِ کاندیداهای ریاست جمهوری، فرصتی فراهم میشود کاندیداهای محترم با وعدههایِ رنگارنگ، آیندهای را برای مردم ایران ترسیم نمایند که در برخی از موارد، بیش از انتظار و به حدی خوب بوده که چگونگی تحقق این اهداف، سوال جدی میشود؟ مگر روسای جمهورِ منتخبِ قبلی، در دوران تبلغات انتخاباتی خود، همین هدفگذاریهای مطلوب را با بیاناتی دیگر به مردم وعده نمیدادند؟ تاکنون کلیه روسای جمهور قبلی برای کسب اعتماد و رای مردم، اهداف بسیار والایی را به مردم وعده نمودند، لکن در عمل توفیق خاصی نداشتند. این موضوع نشان میدهد که برای دستیابی به آیندهای روشن، صرف داشتن اهداف خوب کافی نیست! در حقیقت میتوان ادعا نمود که در همه تجربیات شکست خوردهی دولتمردان قبلی، اهداف سیاستی آنها رونق اقتصاد و بهبود معیشت مردم بوده است، لکن واقعیت زندگی مردم انحراف بسیار شدیدی از اهداف سیاستی داشته است، بنابراین داشتن اهداف سیاستی خوب به هیچ عنوان برای موفقیت کافی نیست و باید با راهکارهایی که در عمل نیز این اهداف را اجرایی نماید پشتیبانی شود. متاسفانه در برخی از برنامههای قبلی شاهد آن بودیم که حتی راهکارهای اتخاذ شده برای اجرای اهداف سیاستی کاملاً در جهت عکس اهداف خود بوده است! حال جای سوال دارد اشکالات اساسی دولتمردان قبلی چه مواردی بوده که کاندیداهای محترم کنونی، با فهم دقیق آنها و بهرهمندی از تجربیات پیشین، قادر به رفع مشکلات پیچیده و فزاینده پیشرو باشند؟ چه تضمینی وجود دارد در دورههای بعدی ریاست جمهوری، مجدداً کاندیداهای جدید از نحوه مدیریت و عملکرد مسئولان قبلی، برای کسب رای مردم اعلام برائت نکنند؟
امید مقدمهی ارائه تصویری روشن و پررونق از آینده است، لکن امیدِ بدون تدبیر (یا با تدبیرِ ناکافی) سبب جدایی انتزعات و وعدهها از واقعیات میگردد. واقعیت چیزی است که همه مردم (یا میانگین مردم) در زندگی روزمره خود احساس میکنند و نیاز به اثبات خاصی با آمار و ریاضیات ندارد، فلذا ضروری است سیاستگذاران به جای انتخاب راه دشوار (اثبات ریاضی و ارائه آمارهای رنگین)، در بعد اقتصادی بعنوان یکی از معیارهای اساسی سنجش عملکرد اقتصادی خود راه سادهتر یعنی میزان دسترسی به اشتغال یک نفر ایرانی و متوسط قدرت خرید وی را برای پاسخگویی به مردم مورد توجه قرار دهند. حال، در ابتداییترین گام رو به جلو، مهمترین سوال از معماران و سکانداران آینده ایران اینست که تحلیل آنها از شکستها و موفقیتهای سیاستگذاریهای گذشته چیست؟ واقعیت این است که کشور تاکنون هزینههای بسیار زیادی بابت سیاستگذاریها و تصمیمات اشتباه متحمل شده است. جالب اینجاست که با بررسی سیاستگذاریهایِ اقتصادی انجام شده در دورانِ مختلفِ ۴ ریاست جمهوری بعد از دفاع مقدس، با همه اختلافات نظر روسای جمهور قبلی در مسائل مختلف (که اصلاً دلیل رایآوردن آنها همان اختلاف نظرها و تلاش برای ایجاد تغییر بوده)، شاهد تشابه بسیار زیاد در سیاستگذاری موضوعات اصلی اقتصاد ایران هستیم. تکرّر اشتباهات و عدم یادگیری سیاستی و عدم انباشت دانش سیاستگذاری اقتصادی در دولتها بعنوان سرمایهای مهم برای پیشرفت ملی، پدیدهای عجیب و سوال برانگیز است! بسیار تعجبآور بنظر می رسد افرادی که بعضاً در موارد متعدد، اختلاف نظر بسیار واضح و عمیقی داشتند، در یکی از اصلیترین موضوعات اقتصاد کشور (اقتصادی با ویژگی شاخص اتکای بالا به رانت منابع طبیعی)، یعنی نحوه قیمتگذاری ارز و سرکوب نرخ آن در ادوار مختلف، چگونگی ورود منابع ناشی از درآمدهای ارزی منابع طبیعی به اقتصاد کشور، بطور کلی و با تقریب بالایی عملکرد مشابهی از خود به ثبت رساندهاند. بنظر تعداد زیادی از کارشناسان اقتصادی، با توجه به پررنگ بودن نقشِ درآمدهای ارزی حاصل از منابع طبیعی و خدادادی، ریشه اساسی کلیه مشکلاتِ مزمنِ اقتصاد ایران حتی قبل از انقلاب و از زمان جدی شدن درآمدهای نفتی کشور و سهم آن در بودجه دولت (ابتدای دهه ۱۳۵۰)، نقش مخرب درآمدهای بادآورده نفتی و منابع طبیعی (نفرین منابع) و پیامدهای آن از جمله تقویت بدون پشتوانه، تصنّعی و ناپدارِ ریال در مقابل سایر ارزهای خارجی بوده است. حال سوال اصلی این است که یافته اجرایی کاندیداهای محترم از سیاستگذاریهای غلطی که تاکنون بسیار پرتکرار بوده، چیست؟ کاندیداهای محترم باید توجه داشته باشند که اشتباهات مکرر گذشته و صدمات وارده به مردم کشور سبب شده تابآوری اقتصادی مردم در مقابل سیاستگذاری غلط بسیار کم گردد و هر سیاست اشتباهی ولو با نیات و اهداف خوب، ضربهای دردناک به قشر عظیمی از مردم وارد خواهد ساخت. اکنون در عرصه اجرا، دیگر مجال سعی و خطا و تجربه راهکارهای مختلف نیست. پیش از اجرا با بهرهمندی از کلیه تجربیات قبلی، استفاده از بهترین متخصصان داخلی و بعضاً مشاوران معتبر خارجی کلیه ابعاد را در نظر گرفت و راهکارهای اقتصادی را مورد محک قرار داد تا راهکارهای اتخاذ شده با اهداف سیاستی همسو باشند.
امید میرود با افزایش سطح پاسخگویی کاندیداهای محترم، بهرهمندی از تجربیات قبلی، استفاده از نظرات متخصصان، افزایش سطح عمومی آگاهی مردم با تکنولوژیهای ارتباطی نوین، به پایان دورانِ حرفهای بدون پشتوانه زدن و در رفتن از مسئولیت نزدیک شده باشیم.