سازماندهی گروه صنعتی بهشهر با الگوبرداری از مدل جنرال موتورز

به گزارش بیدنا،حبیب لاجوردی، کوچک‌ترین فرزند سیدمحمود لاجوردی، بنیانگذار گروه صنعتی بهشهر بود که در سال ۱۳۱۷ متولد شد. حبیب لاجوردی، مقطع دبستان را در ایران گذراند و پس از آن، برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد. او پس از پایان تحصیلاتش در مقطع کارشناسی مدیریت بازرگانی و MBA دانشگاه ‌هاروارد به ایران بازگشت تا رونقی به بنگاه اقتصادی خانوادگی خود، یعنی همان گروه صنعتی بهشهر ببخشد.

 حبیب وقتی به ایران بازگشت، در بخش کارگزینی گروه صنعتی بهشهر مشغول شد و دو اقدام اساسی را به انجام رساند که به رشد این گروه بسیار کمک کرد. نخست اینکه از طریق آشنایی که با برخی روشنفکران آن زمان نظیرکامران شیردل، سیاوش کسرایی، احمدرضا احمدی و محمدعلی سپانلو داشت، آنها را به گروه صنعتی بهشهر دعوت کرده و با همکاری آنها یک بخش تبلیغات ایجاد کرد. این واقعه از آن جهت دارای اهمیت است که به نظر می‌آمد این روشنفکران، روحیه و تفکر ضد سرمایه‌داری دارند اما در آن مقطع با این بنگاه خصوصی همکاری کردند. در نهایت اینکه، این نوع تبلیغات در فروش تولیدات این گروه صنعتی هم بسیار موثر واقع شد.

اقدام دیگری که حبیب لاجوردی به انجام رساند، سازماندهی مجدد این هلدینگ اقتصادی بود. گروه صنعتی بهشهر، از سال ۱۳۲۹ فعالیت خود را آغاز کرده بود و تا سال ۱۳۴۰ که حبیب لاجوردی به این بنگاه بازگشت، رشد قابل توجهی را تجربه کرده بود و نیاز به سازماندهی مجدد داشت. او در نخستین گام با طراحی نظام طبقه‌بندی مشاغل، انگیزه‌های سازمانی را در میان کارکنان افزایش داد و آیین‌نامه‌های مختلفی را با کمک برخی متخصصان شرکت ملی نفت تدوین کرد.

گام بعدی او، تقسیم این بنگاه بزرگ اقتصادی به مراکز سود بود. او برای به ساماندهی این بنگاه تصمیم گرفت با الگو برداری از جنرال موتورز، شرکت را به مراکز سود تقسیم کند. در آن مقطع، سیدمحمود لاجوردی خود را بازنشسته کرده بود اما اکبر لاجوردیان که عموی حبیب بود، مسئولیت بخش بازرگانی را بر عهده داشت. قاسم لاجوردی مسئول بخش مالی بود. احمد لاجوردی عهده‌دار بخش تولید بود و حوزه توزیع، فروش و تبلیغات هم در حیطه مدیریت خود حبیب قرار داشت. پس بازطراحی، گروه صنعتی بهشهر با ابتکاری که حبیب به خرج داد به چهار مرکز سود تقسیم شد. برای مثال تاسیسات تهران که به تولید روغن و سایر اقلام اختصاص داشت به احمد لاجوردی سپرده شد؛ اکبر لاجوردیان مدیریت بخش‌های نساجی را بر عهده گرفت و قاسم لاجوردی مدیریت بخش‌های مالی و بانکی را عهده‌دار شد؛ مدیریت شرکت پاکسان هم به حبیب لاجوردی رسید.

حبیب به تدریج شرکت پاکسان را رها کرده و تمام تمرکز خود را به تاسیس مرکز مطالعات مدیریت ایران معطوف کرد. این مرکز با همکاری دانشگاه ‌هاروارد تاسیس شد. حبیب اصرار داشت که مدیریت این مرکز بر عهده یکی از اساتید دانشگاه ‌هاروارد قرار گیرد و او خود در مسند قائم‌مقامی این مرکز قرار گرفت. لاجوردی که بعد از انقلاب ناگزیر به ترک ایران شده بود، برای گذراندن مقطع دکتری به دانشگاه آکسفورد رفت و حاصل این مقطع از زندگی او، کتاب اتحادیه‌های کارگری و خودکامگی است که کتاب مهمی در زمینه جنبش کارگری به شمار می‌‌‌‌آید.

حبیب لاجوردی در دهه۸۰ میلادی، پروژه تاریخ شفاهی ایران را کلید زد؛ مجموعه‌ای که برای تهیه آن با ۱۳۲ تن از نخبگان ایران در حوزه‌های فرهنگ، سیاست و اقتصاد مصاحبه کرد. پروژه‌ای کم‌نظیر که تاثیر بسزایی بر تحقیقات تاریخ معاصر ایران گذاشت. این مجموعه اکنون در دانشگاه‌ هاروارد نگهداری ‌می‌شود و در دسترس همه قرار دارد. او طی ۶ سال پایانی عمر خویش در بستر بیماری بود و در نهایت در سوم مرداد ۱۴۰۰ درگذشت. روحش شاد و یادش گرامی.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا